امروز ؛ عصر طبق روال هر هفته آمپول به دست روانه ی درمانگاه بودم ؛ آنقدر حواسم پی اخبار و اتفاقات روزمره بود که فراموش کردم ، پول بگیرم . صندوقدار هم گفت ،کارت خوانمون خرابه، لطفا از بانک پول بگیرید . باشتاب خودمو رسوندم به اولین بانک و تا …
Read More »درمانگری مبتلا به ام اس – قسمت 3
امروز را دوست نداشتم . دردی هزاررنگ که همراه دوستان بیمارم بود که بین همه مشترک بود؛ هرکسی از چیزی گلایه داشت اما نقطه عطف ماجرا، عدم درک بود .چه از طرف خانواده و آشنایان ، چه جامعه ی ناآشنای ما. *اولین بیمارم .اشک ریزان از بی مهری پدرش می …
Read More »درمانگری مبتلا به ام اس – قسمت 2
مطب ، پر از بیمار بود ؛ هوای دم کرده و بیمارانی که مجبور بودند خودشون رو سر پا نگه دارند . این ناخود آگاه انسان هاست وقتی واقعا بیماری، نقش مادر را بازی می کند و برایت کاسه سوپ نوازش می آورد .انروز بیماران همه سعی بر لبخند زدن …
Read More »درمانگری مبتلا به ام اس – قسمت 1
امروز من با خوشحالی پله هارا طی کردم برای حس سلامتیم . من آسانسور استفاده نکردم . در حالی که من ام اس دارم . مراجعه کننده من، مانند خودم، مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس یا (ام اس)بود .بیمارانی که با درد ورنج عجین هستند. ..یک بیماری که اگر با ان …
Read More »درمان افسردگی ناشی از سقط جنین
سقط جنین یکی از ناراحت کننده ترین تجربیاتی است که ممکن است یک زن در طی زندگی زناشویی خود یک یا چند بار تجربه کند. به خصوص زمانی که یک مادر در انتظار فرزند، مدت زیادی از دوران بارداری را پشت سر گذاشته باشد ، شدت آسیب وارده در اثر …
Read More »