در هر رابطهاي، هرقدر مهم و خوب و پايدار،گاهي مشكلاتي پيش میآيد كه هر دو طرف يا يكي از آنها آنقدر دلگير و دلشكسته میشود كه نمیتواند مانند قبل در رابطه بماند.چراکه فكر ميكند احساساتش ناديده گرفته شده،طرف مقابل او را درك نكرده يا به گونهاي به او توهين کرده است. معمولا هركس براي خود توجيهي دارد و از زاويه ديد خود به مشكل نگاه میكند و نیز كمتر كسي سهم خود را در بروز مشكل میپذیرد؛ به همین دلیل نه تنها مشكل حل نمیشود،بلكه حس ناراحتي و دلشكستگي نيز بيشتر خواهد شد. اما در اين مواقع چه بايد كرد؟
وقتی رابطهای خاتمه مییابد، باید اول از خودتان سوال کنید آیا این رابطه ارزش نجات دادن را دارد؟ آیا واقعا میخواهید آن رابطه را ادامه دهید؟ آیا طرفتان همان کسی است که بخواهید با او بمانید؟ اگر اینطور نیست، پیشنهاد میکنیم برای ترمیم رابطهتان با او، وقت نگذارید.
اينكه زمان بازسازي و ترميم يك رابطه بعد از وقوع يك حادثه و شكست به چه شكل خواهد بود و چقدر طول میكشد، بستگي به عوامل بسياري دارد؛ميزان آسيب، زمانيكه از آن گذشته، ميزان درگيري و شدت آسيبيكه به رابطه وارد شده و … البته شكست در بعضي خانوادهها هيچ راه بازگشتي براي آنها باقي نمیگذارد و با فروپاشي ديوارهاي اعتماد، افراد دليلي براي ترميم آن نمیبينند.
اگر فکر میکنید ، هنوز امیدی به بازگشت هست، یا رابطۀ شما به طور کامل دچار شکست نشده، دستورالعمل زیر را پیگیری کنید. حتی اگر هیچ امیدی به ترمیم این رابطه ندارید باز هم شانس خود را از دست ندهید و بر اساس راهکارهای داده شده پیش بروید.
***
1- به همدیگر وقت بدهید و کمی صبور باشید
این قطعی ارتباط، فرقی نمیکند یک طرفه باشد یا دو طرفه. هر یک از طرفین باید برای از بین بردن کدورت ایجاد شده و برقراری مجدد ارتباط وقت بگذارند. باید تمام خشمهایی که از هم دارند را آزاد کنند و تمام صدماتی را که از یکدیگر دیدهاند، فراموش کنند تا بتوانند به آرامش برسند و بتوانند تصمیم گیری درستی داشته باشند.
برای برخی مردم گذر از این مرحله، فقط چند روز یا چند هفته طول میکشد. برای برخی هم ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد. زمان رسیدن به این مرحله اهمیتی ندارد و مستقیما به ویژگیهای شخصیتی هر کس بستگی دارد.
2- با گامها و اقدامات کوچک شروع کنید
با اقدامات کوچک سعی کنید طرف مقابل خود را از لحاظ ذهنی آماده کنید. مثلا یک پیامک میتواند آغازگر خوبی باشد. از گفت و گوی طولانی بپرهیزید زیرا به لحاظ طبیعت انسانی صحبت کردن در باره گذشته، در این مرحله نمیتواند ایده خوبی باشد.
3- بعد از مدتی کوتاه با وی تماس بگیرید
بعد از سپری شدن یک مدت کوتاه با آن فرد تماس بگیرید و بگویید که برای دوستی با او ارزش قائل هستید و دوست دارید که در این رابطه با او حرف بزنید. برای او توضیح دهید که میخواهید سوءتفاهمات را از بین ببرید، حال تقصیر هر کدام از شما بوده باشد. وقت مشخص کردن مقصر نیست، وقت آن است که درکتان را بالا ببرید و به هر راهی که شده برای برقراری یک گفتگو و ارتباط عمیقتر زمان بگذارید.
4- عذرخواهی کنید
اگر در شکسته شدن این ارتباط شما مقصر هستید، حتما باید صمیمانه عذرخواهی کنید. اگر رفتار شما طوری باشد که طرف مقابل حس کند که چندان هم از آسیبی که وارد کردهاید پشیمان نیستید، این آشتی به وقوع نخواهد پیوست. ممکن است خود را آدم مغروری بدانید و این غرور به شما اجازۀ پذیرش اشتباه و عذرخواهی را ندهد. اما باید این را هم بدانید که غرور و خودخواهی در درجۀ اول به شما آسیب میزند ، چون نهایتا دیگران ارتباطشان را با شما قطع میکنند. این شما هستید که به دلیل داشتن چنین صفتی در موقعیتهای مختلف دچار خشم و انواع فشارهای روانی میشوید. حتی از نظر جسمی مغرور و یا خودخواه بودن، باعث بالا رفتن سطح کورتیزول در خون شده و هورمون مذکور علاوه بر افزایش میزان استرس می تواند منجر به بروز شرایط مزمن نظیر بیماری های قلبی و سکته مغزی نیز شود. پس خود را ارزیابی کنید و اگر چنین ویژگی شخصیتی در شما وجود دارد ، در رفع آن کوشا باشید
5- فقط گوش کنید و او حرف بزند
اجازه دهید طرفمقابلتان نظراتش را مطرح کند. کاری کنید که بفهمد نظراتش برای شما اهمیت دارد. این را خیلی واضح با گفتن، “واقعاً دوست دارم دوباره نظرت را در مورد این موضوع بدانم و قول میدهم که حرفت را قطع نکنم چون فکر کنم دفعه قبل وقت کافی برای اینکه همه حرفت را بزنی در اختیارت قرار ندادم” نشان دهید. با این روش، باعث میشوید طرف مقابلتان بفهمد که حرفهایش برای شما مهم است. وقتی حرفهای او تمام شد، نوبت شماست که پاسخ دهید.
یک روش خوب دیگر این است که سوال بپرسید: “نظرت درمورد اینکه فردا همدیگر را ملاقات کنیم و درمورد آینده رابطهمان حرف بزنیم، چیست؟”، “آیا میتوانی جزئیات بیشتری درمورد این موضوع مطرح کنی؟” و … سوالاتی که به باز کردن و روشن کردن هر چه بیشتر این سوءتفاهم کمک کند.
6- در مقابل حرفهایش جبهه گیری نکنید
اولین پاسخ شما باید این باشد که حرفهایش را کاملاً فهمیدهاید و به هیچوجه بعد از آن نباید از کلمه “اما” استفاده کنید. زیرا آوردن این واژه، بخش اول جلمهتان را منفی خواهد کرد. استفاده از کلمه “اما” نشان میدهد که واقعاً به حرفهای او گوش نمیکردهاید و فقط منتظر بودهاید که نوبت حرف زدن خودتان شود. میتوانید جمله اولتان را با چنین جملهای دنبال کنید: “چیزی که درمورد حرفهایت خیلی جالب است یا مهم است یا …” یا “حرفهایت کاملاً درست هستند و دوست دارم اضافه کنم که…”
سعی کنید حرفهایتان را به طور کامل در این گفتگو مطرح کنید. گاهی اوقات وقتی هر دو طرف فرصت بیان همه حرفهایشان را به دست میآورند، خودبهخود مشکلات و سوءتفاهمات رابطه از بین رفته و رابطه ترمیم میشود. حداقل میتواند شروع خوبی برای ترمیم رابطه باشد.
از به کار بردن کلمات یا جملات منفیکننده مثل “چطور میتوانستی چنین کاری کنی؟” خودداری کنید.
7- رفتارهای مثبت داشته باشید
سعی کنید در کلام و در عمل مثبت باشید و حتما احترام آمیز رفتار کنید. حتی در جایی که طرف مقابل شما هم حضور ندارد، از مسیر مثبت خارج نشوید، زیرا ممکن است حرفهای احیانا منفی که شما جاهای دیگر و در غیبت دوست خود مطرح کنید هم به طریقی به گوش دوستتان برسد و رغبت او را برای ترمیم این ارتباط از بین ببرد.
8- ترمیم ديوارهاي اعتماد
وقتي رابطهاي به هر دليل با مشكل مواجه شود،اولین چيزي كه ضربه میبيند، اعتماد و اطميناني است كه پايههاي محكم يك رابطه را تشكيل میدهد و وقتي اين ديوارها آسيب ببينند يا فرو بريزند، نخستين چيزي كه براي بازسازي آن لازم است، زمان است. وقتي مشكلي در رابطه بهوجود میآید، مثلا خيانت يكي از طرفين اتفاق میافتد، نمیتوان از شخص آسيبديده انتظار داشت خيلي زود مشكل را پشتسر بگذارد؛ چراکه زمان برای جبران و ترمیم این رابطه نیاز است.
9- تمركز بر خود
بهتر است وقتي مشكلي پيش میآيد، ما ابتدا بيشتر بر رفتارخود تمركز كنیم، نه طرف مقابل.در واقع ما بايد ببينيم وقايع و اتفاقات چه تاثيري بر ما میگذارند وچه چيزي باعث میشود بهاصطلاح از كوره دربرويم و حالمان بد شود.اگر بتوانيم بادقت و باحوصله جوابي براي اين سوالات پيدا كنيم،بهترو بيشتربانقاط ضعف و قوت خودآشنامیشويم و کمک زیادی به بهبود رابطهمان خواهیم کرد.
درواقع با اين روش ما توانايي پيدا میكنيم تا معاني و مفاهيمی را كه قبلا در ذهنمان نقش بسته و باعث آزار و اذيت ما شده بود، تغيير دهيم؛ زيرا گاهي ما پيشفرض هايي در ذهن خود داريم كه نمیگذارند از زندگي لذت بيشتري ببريم و مدام ما را آزار میدهند.
10- افزایش اعتماد به نفس
افزايش اعتمادبهنفس نيز براي حل مشكل بسيار مهم است. وقتي شخص اعتماد به نفس و عزتنفس بالايي داشته باشد،هنگام بروز مشكل كمتر آسيب میبيند و بهترمیتواند با مسائل كنار بيايد. براي افزايش اعتماد به نفس در رابطه، شخص بايدببيند چه چيزهايي باعث میشود نتواند به خودش اعتماد كند و درعوض هراس و بيم بر او چيره میشود. گاهي پيداكردن اين مشكلات بهتنهايي ممکن نیست و لازم است شخص حتما از متخصص، مشاور يا شخصي آگاه كمك بگيرد.
11- پذيرش واقعيت
وقوع برخی حوادث در زندگي گاهي آنقدر سخت و دور از انتظار است كه پذيرش را براي ما بسيار سخت میكند،ولي بايد بدانيم كه هرقدر ديرتر آن را بپذيريم، ديرتر به نتيجه میرسيم؛ البته اين كار آسان نيست و بهتر است حتما از مشاور و متخصص در اين زمينه كمك بگیریم؛مثلا اگر مشكل ما در ارتباط، خيانت طرف مقابل باشد، حتما بايد روي عزتنفس خود بيشتر كار كنيم تا بپذيريم وقتي كسي به ما خيانت میكند، لزوما به اين معنا نيست كه ديگر ما را دوست ندارد يا ما بهاندازهكافي خوب و دوست داشتني نبودهايم و باید بدانیم گاهي بعضي افراد به دليل مشكلاتي كه خود دارند، دست به چنين كارهايي میزنند.