از بین رفتن عشق و علاقه، عدم جذابیت همسر، سهلانگاری همسر، هوسرانی، عقدههای جنسی، اخلاق و رفتار غیرقابل تحمل همسر، بیخطر شمردن خیانت، زیادهخواهی و تنوعطلبی، انحرافات جنسی و…از دلایل اصلی خیانت و بیوفایی زوجین به یکدیگر است.
خیانت به چه شکل هایی دیده میشود؟
۱- خیانت رفتاری: منظور از خیانت رفتاری این است که یکی از همسران به صورت رفتاری و با ارتباط برقرار کردن با شخصی خارج از سیستم خانواده به همسرش خیانت کند که بخش اعظم آن را ارتباطهای جنسی تشکیل میدهد و در جامعه ما نیز رایج است.
۲- خیانت ذهنی: افرادی که در فکر و تخیلاتشان مدام به شخصی دیگر میاندیشند و از آنجا کهزاده ذهنشان است، آن فرد شخصی ایده آل به شمار میآید و در این موقع است که برای زندگی مشترک خطر میآفریند چرا که آن شخص دایماً شریک زندگیاش را با فرد ایده آل ساخته ذهنش مقایسه میکند و چون در حال قیاس است، در ارتباط با همسرش به مشکل برمیخورد و رابطه سرد میشود.
۳- خیانت کلامی: در این نوع خیانت، زن یا مرد به صورت تلفنی یا اینترنتی یا اینکه در هر موقعیتی که فراهم شود با یکدیگر صحبت کرده و گرم میگیرند. متاسفانه امروزه به دلیل وجود اینترنت، ارتباط جنسی کلامی و حتی ویدئویی وجود دارد که این هم به نوعی، خیانت محسوب میشود. ناگفته نماند این نوع خیانت نوعی انحراف جنسی به حساب میآید.
جامعه و فرهنگ حاکم تا چه حد در افزایش خیانت زن و شوهر نسبت به به هم دخیل هستند؟
– نقششان، به خصوص در آموزهها و تربیتهای گذشته، بسیار زیاد است. به عنوان مثال این فرهنگ در جامعه ما جا افتاده که خیانت مردان قابل قبولتر از خیانت زنان است. اگر مردی خیانت کند، گفته میشود شیطنت کرده است اما در مورد زن میگویند مشکل اخلاقی دارد. در جامعهای که به طور ضمنی تعدد زوجات را تایید میکند آن هم بدون مسئولیت و تعهد، مسلم است به رواج خیانت کمک میشود. فشارهای اجتماعی در جامعه نیز سبب استرس میشود و این استرس بر روی زندگی تاثیر میگذارد و منجر به اختلالات زناشویی و تعارضات میشود. برخی از افراد برای رها شدن از این استرسها میخواهند آرامش را در رابطه دیگر جستجو کنند. وقتی جامعه آستانه تحملش را نسبت به این دسته از رفتارهای غیرمعقول بالا میبرد و هیچ راهکاری برای جلوگیری از آن ارائه نمیدهد، زشتی این مسئله از بین میرود و ما خیانت را چه در دوران پیش از ازدواج یا بعد از ازدواج میبینیم.
آینده خیانت در جامعه به چه سمتی پیش میرود؟
– با توجه به شرایط خاص جامعهمان، آینده درخشانی را در زمینه ازدواج نخواهیم داشت چرا که سیاستمداران و سیاستگذاران و متخصصان به این مسئله از دیدگاه علمی نگاه نمیکنند و آسیبشناسی دقیقی انجام نمیدهند که برمبنای آن راهکار ارائه دهند. فقط روشهای ضربتی مقطعی است که نمیتواند عملکرد موفقی داشته باشد. چیزی که روی زمین است به زیر زمین خواهد رفت و از بین نمیرود و پنهانیتر خواهد شد.
زمانی که همسر با خیانت زن یا شوهرش روبرو شد، مناسبترین عکس العملی که باید نشان داد، چیست؟
– در ابتدا آرامش خود را حفظ کنند و سریع واکنش نشان ندهند. باید این اجازه را به خود بدهند چند روزی از این مسئله بگذرد و در فرصتی مناسب با همسرشان این موضوع را مطرح کنند، دلایل این اتفاقات را بررسی کنند، علت این رفتار را بیابند و نگاهی به رفتار و عملکردهای خودشان در زندگی مشترک داشته باشند. از تصمیم گیریهای عجولانه بپرهیزند. بیشتر افراد وقتی با این وضع روبرو میشوند فوراً از طلاق حرف میزنند. ببینید اگر جدا شوید آیا شرایط بهتر میشود یا بدتر. بهترین کار این است بعد از ماجرا، سراغ مشاور بروند و مسائل را حل کنند و یک بازنگری در رابطهشان داشته باشند.بررسی کنید اگر مشکل زمینه ای وجود دارد، که عامل خیانت شده است آن را برطرف کنید.
آیا ازدواجهایی را که بر اثر خیانت زن یا مرد تخریب شده است، میتوان دوباره ترمیم کرد؟
– بله. البته به دلایل خیانت کردن بستگی دارد. مثلاً اگر دلیل خیانت سرد شدن روابط نسبت به هم باشد میتوانند با کمک مشاور، رابطه را بهتر کنند. به هر حال خشم و عصبانیتی که در افراد قربانی خیانت ایجاد میشود با تأمل حل و فصل خواهد شد.
بهترین کمکی که به فرد آسیب دیده از بیوفایی همسر میتوان کرد چیست؟
– باید به آنها گفت بلافاصله خودشان را محاکمه نکنند، مقصر نشمارند و قبول کنند این رفتاری است که رخ داده و حقشان است که دچار خشم و عصبانیت شوند. باید حتماً آنها را به روانشناس ارجاع داد، چرا که مشاور به فرد آسیب دیده کمک میکند به این مسئله از نگاه واقعبینانهتر بنگرد. گاهی ممکن است این دسته از افراد دچار اختلالات افسردگی و اضطرابی شوند که نیاز به دارو درمانی دارند. باید به این اشخاص امیدواری داده شود احتمال ترمیم وجود دارد، هر چند که زمانبر است.
همسران چگونه باید زندگیشان را از خطر خیانت و بیوفایی همسران حفظ کنند؟
– اول اینکه زن و مرد باید در انتخاب همسر دقت کنند و فقط بر اساس یک بعد مانند زیبایی یا پول ازدواج نکنند چرا که در طول زمان این ابعاد در نظر زن و شوهر عادی میشود. پس باید حتماً یکسری اصول در انتخاب شریک زندگیشان در نظر بگیرند. دوم اینکه زمانی که زن و شوهر ازدواج کردند نباید فکر کنند حالا همه چیز درست است. زندگی مشترک نیاز به توجه و تقویت دارد. ازدواج مانند گیاهی است که باید به آن رسید تا رشد پیدا کند. وقتی دختر و پسر با یکدیگر ازدواج کردند مثل آن است نهالی را کاشته باشند و اگر آبیاری نشود، خشک میشود. توصیهام این است که افراد پس از ازدواج خاطرات خوب خود را با یکدیگر مرور کنند و اینکه ازدواجشان براساس عشق و علاقه بوده است همیشه زنده نگهدارند.